بچه که بودم آرزو داشتم ماه و ستاره های آسمون رو بردارم بذارم تو اتاقم...
بزرگتر که شدم فهمیدم آرزو هام خیلی رویایی و دست نیافتنیه ...
ولی الان میبینم که ماه ستاره های واقعی رو همون موقع تو خونمون داشتم... پدر ،مادرم و برادرام... وپدربزرگ و مادر بزرگ... آه زندگی...
type="text/javascript" src="http://pichak.net/blogcod/random-photos/3d/random.js"> نظرات شما عزیزان: + نوشته شده در یک شنبه 7 آبان 1391 ساعت 17:45 توسط sanazbela
|